شاید ابتدا با شنیدن نام کتاب «انسان خردمند» تصور کنید که این هم مثل سایر کتابها، راجع به «خردمند بودن» شعار میدهد.
ولی برخلاف تصور شما، ما قرار است کتاب متفاوتی بخوانیم، کتابی با عنوان «انسان خردمند» که ناگفتهها را بیان میکند.
ما با نویسندهای طرف هستیم که با قلمی زیرکانه و کاملا علمی، حرفهایی میزند که شاید به مزاج حکومتهای مختلف خوش نیاید.
این کتاب به شما کمک میکند تا درست فکر کنید و شاید بفهمید که با چیزی واقعا به خوشبختی کامل میرسید.
از همان ابتدا که کتاب را میخوانیم، متوجه میشویم که قلم نویسنده به عنوان کتاب کاملا وفادار است. چون خردمندانه نوشته شده است و به بسیط شدن درک و فهم شما کمک میکند.
ما قرار نیست در اینجا راجع به نویسنده و بیوگرافی او صحبت کنیم. بلکه قرار است راجع به متن کتاب و موضوعات مطرح شده در آن حرف بزنیم.
به شما قول میدهیم که حتی خلاصهی آن نیز چشم و گوشتان را باز میکند. چه برسد به اینکه متن اصلی آن را مطالعه فرمایید.
کتاب انسان خردمند در یک پاراگراف
تاریخ بشر توسط سه انقلاب مهم شکل گرفته است: انقلاب شناختی ( هفتاد هزار سال پیش)، انقلاب کشاورزی (ده هزار سال پیش) و انقلاب علمی (500 سال پیش). این انقلابها انسان را قادر به انجام کاری کردهاند که سایر موجودات از انجام آنها عاجز هستند. انسانها طی این انقلابها و با کمک سه عنصر اصلی دین، سرمایه داری و سیاست، کرهی زمین را تسخیر کردهاند. به عبارت دیگر، این سه مولفه بشر را در آستانهی غلبه بر نیروهای طبیعی قرار داده است.
خلاصهی کتاب با زبانی ساده
خلاصهای که در ادامه میخوانید، بر اساس موضوعات و برخی از نقلقولهای کتاب نوشته شده است. این خلاصه با زبانی ساده بیان شده تا به سرعت راجع به مفاهیم جذاب «انسان خردمند» سردربیاورید و در خرید کتاب، درنگ نکنید.
- انسانهای ماقبل تاریخ با سایر پستانداران فرق چشمگیری نداشتند.
- Homo Sapiens به معنی "انسان خردمند" است.
- بشر اولین بار حدود 2.5 میلیون سال پیش در آفریقا تکامل یافت.
- نویسنده بعید میداند که انسان خردمند تا 1000 سال دیگر زنده بماند.
- از حدود 2 میلیون سال تا 10000 سال پیش، چندین گونهی انسانی روی زمین پرسه میزدند. نظریهی داروین یک تکامل خطی را به تصویر میکشد. ولی در حقیقت گونههای مختلف به طور هم زمان کنار هم زندگی میکردند.
- دو الی سه درصد از اندازهی کل بدن را مغز انسان تشکیل میدهد. اما او فقط از 25 درصد انرژی آن بهره میبرد.
- انسانها نسبت به بدن خود، مغز بزرگی دارند.
- با کشف آتش و استفاده از آن برای پخت و پز، مشکل هضم غذا نیز برطرف شد و انسان توانست از مغز خود استفادهی بهتری داشته باشد.
- آخرین گونهی انسانهای کوتوله در 12000 سال پیش درگذشت.
- انسان خردمند به دلیل توانایی در استفاده از زبان بینظیر خود جهان را فتح کرد.
- تا آنجا که میدانیم ، فقط انسان خردمند میتواند در مورد چیزهایی صحبت کند که هرگز ندیدهایم، لمس نکردهایم یا راجع به رایحهی آنها چیزی نمیدانیم. برای مثال میتوان به ادیان، اسطورهها، افسانهها و خیالات اشاره کرد.
- بیان داستانها و افسانهها به انسان خردمند اجازه میدهد تا با روشهای بسیار انعطاف پذیر با تعداد زیادی از افراد تعامل و همکاری داشته باشد. این است که ما را از همهی حیوانات جدا میکند.
- تا آنجا که میدانیم، انسانهای 30000 سال پیش نیز همان تواناییهای جسمی، عاطفی و فکری را داشتند که ما امروز داریم.
- سگ نخستین حیوانی بود كه در حدود 15000 سال پیش توسط انسان اهلی شد.
- انسانهای دوران باستان (بیش از ده هزار سال پیش) حریم شخصی خیلی کمی داشتند. ولی حس تنهایی نیز در آنها به ندرت دیده میشد.
- بیشتر اجداد ما دانش بسیار گستردهتر و عمیقتری نسبت به محیط زیست داشتند. آنها رفتار خوشایندی با طبیعت داشتند.
- عدم آگاهی ما در مورد مذاهب و عقاید ماقبل تاریخ یکی از بزرگترین مشکلات درک ما از تاریخ بشر است.
- مسافرت انسانها از طریق دریا در استرالیا یكی از مهمترین سفرهای تاریخ بود. این لحظهای بود كه انسان خود را در صدر زنجیره غذایی قرار داد.
- بطور باورنکردنی، انقلاب کشاورزی در بسیاری از مناطق مختلف جهان به طور مستقل و همزمان شکل گرفت.
- هیچ مدرکی وجود ندارد که نشان دهد انسان مدرن با گذشت زمان باهوشتر شده است.
- انقلاب کشاورزی در حقیقت زندگی انسانها را از همان ابتدا بهتر نکرد. با این وجود، این امکان را فراهم کرد تا مواد غذایی بیشتری جمع کنند و جمعیت کلی افزایش یابد.
- جالبتر اینکه، چند هزار سال اول انقلاب کشاورزی در واقع زندگی را برای انسان سخت تر کرد و به خاطر افزایش کارهای روزمره، اوقات فراغت کمتری وجود داشت.
- موفقیت تکاملی انقلاب کشاورزی (افزایش جمعیت) در واقع باعث رنجهای زیادی شد. نه فقط برای انسان بلکه برای حیوانات اهلی مانند گاو، گوسفند و مرغ.
- اسطورههایی که ما را احاطه کرده و زندگی ما را تشکیل میدهند، بسیاری از آنچه را که ایمان آوردهایم و آنچه انجام میدهیم را نیز دیکته میکنند.
- مانند مصریان باستان، بیشتر مردم زندگی خود را وقف ساخت اهرام می کنند. اما نام، شکل و اندازهی اهرام از یک فرهنگ به فرهنگ دیگر تغییر میکند.
- برای تغییر تصور، ابتدا باید گروهی را پیدا کنید که به تخیل فعلی باور داشته باشند. اسطورههای جدید باید از اسطورههای قبلی ساخته شده باشد یا همان نسخه ولی ارتقاء یافته باشند.
- یک سیستم نوشتاری باستانی وجود دارد که توسط اینکاها اختراع شده و با نام quipu شناخته میشود. این زبان شامل کلمات مکتوب نمیشود، بلکه از یک سری رنگهای مختلف هستند که کلمات و اعداد را بیان میکنند.
- در واقع نوشتن طرز تفکر انسان را تغییر داده است.
- اعداد رایجترین زبان در جهان هستند.
- سلسله مراتب اجتماعی، نابرابری و ... از اختراعات انسانی هستند.
- بیشتر افراد ثروتمند، به شکل ارثی ثروتمند هستند زیرا در خانوادهای ثروتمند متولد شدهاند. بیشتر افراد فقیر، ارثی فقیر هستند زیرا در خانوادهای فقیر به دنیا آمدهاند.
- تبعیض ناعادلانه اغلب با گذشت زمان بدتر میشود.
- از سال 2006، هنوز 53 کشور وجود دارد که در آنها، مرد به دلیل تجاوز به همسرش تحت پیگرد قانونی قرار نمیگیرد.
- وقتی نابرابری جنسیتی مطرح میشود، زبان زیست شناسی بسته شده و الهیات صحبت میکند.
- از دیدگاه علمی، دو مرد که با یکدیگر رابطهی جنسی دارند، طبیعی است. اما سفر با سرعت نور طبیعی نیست.
- چرا مردان در بسیاری از فرهنگ ها بیشتر از زنان ارزش دارند؟
- ایجاد پول صرفاً انقلابی روشنفکرانه بود.
- بیش از 90 درصد تعاملات مالی، فقط داد و ستد الکترونیکی هستند.
- به طور کلی، امپراتوریها به دلیل قیام سقوط نمیکنند.
- بیشتر اعتقادات جدی و رسمی ما، بخشی از "فرهنگ ما" است که توسط امپراطوریهایی قبلی، به ما تحمیل شده است.
- دین سومین اتحاد بزرگ بشریت است.
- انقلاب کشاورزی با یک انقلاب مذهبی همراه بود.
- ظاهرا که یگانه پرستی ضد شرک است. اما در حقیقت، شباهت زیادی به شرک دارد، چون برای ترویج از افراد مقدس کمک گرفته است. برای یک کشاورز، فرقی بین نمازخواندن برای خدا و نمازخواندن برای باران وجود ندارد.
- تنش اصلی با یگانه پرستی در این است که چگونه با این حقیقت که شر در جهان وجود دارد مقابله کنیم، در حالی که خداوند قادر، مهربان و دلسوز است. اگر خدا خوب است، چرا اجازه میدهد اتفاقات شر رخ دهند؟
- حتی ثروتمندان و افراد مشهور نیز بندرت راضی هستند.
- طبق سنت بودایی، ذهن در هر شرایطی هوس بیشتری میکند. و همهی رنجها از ولع انسان ناشی میشوند.
- انواع مختلفی از «ادیان طبیعی» وجود دارند که امروزه محبوبترین آنها کمونیسم، کپتالیسم و لیبرالیسم هستند.
- یک تفاوت اساسی بین دین و علم در این است که «علم» فرض میکند بشر پاسخ بسیاری از سؤالات زندگی را نمیداند. اما دین فرض میکند که مفاهیم مهم از قبل شناخته شدهاند. علم جهل انسان را جدی میگیرد.
- فرهنگ مدرن بیش از فرهنگهای قبلی، جهل را پذیرفته است.
- فرهنگها و سیستمهای اعتقادی، نظریههای خود را با استفاده از داستانها گردآوری کردهاند. علم تئوریهای خود را با استفاده از ریاضیات گردآوری میکند.
- دانشمندان به طور کلی قبول دارند كه هیچ نظریهای 100٪ صحیح نیست.
- مسابقه تسلیحات نظامی علم را به سرعت به جلو سوق میدهد. واقعیت این است که جنگ بسیاری از اکتشافات علمی را به دنبال دارد.
- در نظر گرفتن علم در خلاء کافی نیست. به عنوان مثال، منافع اقتصادی و سرمایهداری تعیین میکند که ما روی چه چیزی تحقیق کنیم و با یافتههای تحقیق چه کار کنیم.
- چرا اروپاییها قارهی آمریکا را کشف و تسخیر کردند؟ چرا چینیها یا مردم هند و خاورمیانه به اندازهی اروپاییها از دانش و فناوری برخوردار نیستند؟
- علیرغم رشد جمعیت، امید به زندگی، مرگ و میر کودکان و کالری دریافتی برای یک فرد در سال 2014 نسبت به سال 1914 به طور قابل توجهی بهبود یافته است.
- تا زمان انقلاب صنعتی، رفتار انسان تا حد زیادی توسط انرژی خورشید و رشد گیاهان دیکته میشد.
- اکثر مردم نمیدانند که چگونه به صورت مسالمت آمیز در کنار یکدیگر زندگی کنند.
- در سالهای اخیر، مردم بیشتر از خودکشی میمیرند تا جنایات خشونت آمیز، قتل یا جنگ. همین موضوع را میتوان در مورد سوانح رانندگی نیز بیان کرد.
- نگاه ما به گذشته به شدت تحت تأثیر وقایع اخیر است.
- محققان تقریباً در مورد تمام جوانب تاریخ تحقیق میکنند، اما بندرت راجع به این موضوع سوال میکنند که آیا تغییرات تاریخی باعث شادابی انسانها شده است یا خیر.
- اگر خوشبختی مبنی بر احساسات لذت بخش باشد، افزایش آن صرفا به افزایش ترشح هورمونهای بیوشیمیایی بستگی دارد. اگر خوشبختی مبنی بر معنا باشد، پس افزایش آن به فریب خود در مورد معنای واقعی زندگی بستگی دارد.
- مهندسی ژنتیک به انسان اجازه میدهد قوانین انتخاب طبیعی را زیر پا بگذارد.
- مرحله بعدی تاریخ بشر نه تنها شامل تغییرات زیست شناختی و تکنولوژیکی میشود بلکه تغییراتی در آگاهی و هویت انسان را نیز در پی خواهد داشت. تحولات اساسی، اصطلاح "انسانی" را زیر سوال میبرد.
- در هزار سال گذشته، انسانها به دنیا تسلط کامل پیدا کردند و با انتخاب طبیعی مقابله کردند. اما هنوزهم ناراحت و مردد به نظر میرسند. آیا چیزی بدتر از این هم وجود دارد که همیشه ناراضی باشیم و ندانیم در این زندگی چه میخواهیم؟
سخن آخر
ما از زندگی چه میخواهیم؟ چرا همیشه ناراضی هستیم و کجای کارمان ایراد دارد؟ اجداد ما چه رفتاری را در پیش گرفتهاند و دلیل وضعیت و شرایط کنونی زندگی ما در چیست؟
کتاب «انسان خردمند» با زبانی علمی و مستندهای واقعی، راجع به همین نکات صحبت خواهد کرد. این کتاب سعی دارد به شما بگوید که تاریخ را همان انسانها نوشتهاند.
همچنین، این کتاب در تلاش است که به شما بگوید؛ وقتی که لازم باشد، علم دست در دست حکومتها و جوامع پیش میرود. پس خواندن این کتاب، به همه پیشنهاد میشود.
دیدگاهتان را بنویسید