این روزها کمتر کسی پیدا میشود که بین دو راهی انتخاب طاعون، بیگانه و سایر کتاب های آلبر کامو دو به شک نشده باشد. اگر اهل کتاب و کتابخوانی باشید حتما شما هم با خواندن برداشتهای فوقالعاده «آلبر کامو» (Albert Camus)، این نویسنده فرانسوی از اتفاقات جهان مسخ شدهاید. کتب ارزندهای که به بسیاری از سوالات زندگی و روند حاکم بر دنیا پاسخ میدهد.
این نویسنده شگفتانگیز و بزرگ فرانسوی، آلبر کامو، اولین آفریقایی سفید پوست است که جایزه نوبل را از آن خود کرد. خط نوشتاری این نویسنده در کتب ارزشمندش نه فقط یک سبک داستاننویسی، بلکه بیانگر بینش عمیق فلسفی اوست. موضوعی که منبع الهام سایر نویسندگان آن دوره شد.
شاید بیش از سایر آثار آلبر کامو، مرز باریکی که بین بدبینی و خوش بینی در طاعون و بیگانه به تصویر کشیده شده شما را جذب کند. اما این نویسنده بزرگ آثار ارزنده و کمتر شناخته شدهای دارد که کشف طرز فکر نویسنده در آنها خالی از لطف نیست. نقد امروز مروری بر آثار نابغه ادبیات فرانسه، آلبر کامو خواهد بود.
آلبر کامو در ۷ نوامبر ۱۹۱۳ در الجزایر تحت استعمار فرانسه متولد شد و دوران جوانی وی در دانشگاه الجزایر گذشت. کامو در سال ۱۹۵۷ به دلیل آثار مهم ادبی که وجه مشترک همه آنها روشنگری بود، موفق به دریافت جایزه نوبل شد. آن چیزی که کتاب های آلبر کامو را متمایز میکند شیوه بیان، لحن و فلسفه نهان در انتخاب موضوعات است.
کامو نوشتن را رسالت مهم خود میدانست و درباره این موضوع نقل قول جالبی از او وجود دارد:
"اگر کسی میخواهد باز شناخته شود، باید با صراحت بگوید که چه کسی است و چه میخواهد. اگر زبان به سخن نگشاید یا دروغ بگوید در تنهایی خواهد مرد و همه اطرافیان خود را گرفتار این فاجعه میکند. انسان اگر حقیقت را بگوید باز هم بیتردید خواهد مرد؛ اما پس از آن که هر آنچه از دستش برآمده انجام داده تا خودش و دیگران به حیات ادامه دهند."
فلسفه با طعم آلبر کامو
تئوری و فلسفهای که کامو در قالب داستانهای پند آموزش به خورد مخاطب میدهد با ریاضتها و فلسفههای عجیب و غریب قبلی فرق دارد. در فلسفه آلبر کامو خبری از دنیا گریزی نیست و با وجود پرداخت به پوچی، خیلی از مفاهیم زندگی امید بخش تفسیر میشوند.
ویژگی مهمی که باعث پدید آمدن آثاری نظیر بیگانه از آلبر کامو میشود انتخاب شخصیتها و قهرمانهای اصلی از دل مردم است. در داستانهای کامو خبری از سوپر قهرمانهای دست نیافتنی نیست و طبقه متوسط و حتی ضعیف جامعه هدف قرار گرفتهاند. البته این موضوع تا حد زیادی به سبک زندگی کامو و طبقه خانوادهای که در آن رشد یافته بود مربوط میشود.
کامو و نمایش خوش رنگ و لعاب پوچی
شاید ریشه مفهوم پوچی در کتاب های آلبر کامو به دورهای از تاریخ که در آن زیسته است بر میگردد. کامو و تمام مردان و زنان همنسلِ او در فرانسه کمی قبل از جنگ جهانی اول یا در طول آن به دنیا آمدند. دوران نوجوانی کامو با رکود بزرگ اقتصادی همراه و زمانی که هیتلر روی کار آمد تازه وارد دوران جوانی شد.
کامو در کتاب "بیگانه" مفهوم پوچی را مطابق با تجربیات نسل خود تعریف میکند. او معتقد است تمام آن چه که این نسل پست شر گذاشته باعث به وجود آمدن نسل متفاوتی نسبت به نسلهای پیشین شده است. به زبان دیگر نسل آلبر کامو در قارهای رشد یافته بود که سرتاسرش را کشتار جمعی و تروریسم فرا گرفته بود.
شاید پوچی خوش رنگ و لعابی که در بسیار از کتاب های آلبر کامو مزمره میکنیم به خاطر بحران جنگ و خشونت آن دوره بوده باشد. همین موضوع باعث میشود تا کامو برای رفع بیماری تروریسم و جنگ در عصر حاضر نسخه متفاوتی ارائه دهد. نسخهای که به ما میگوید اگرچه امیدی به امیدواری نیست، اما چارهای جز امیدواری نداریم!
آثار آلبر کامو؛ یک سر و گردن بالاتر از آثار هم ردیف خود
اولین کتاب های آلبر کامو مثل انتشار "پشت و رو" و "طاعون" باعث شد تا انتظارات مخاطب فراتر برود. کامو هم این خواسته مخاطب را بی پاسخ نگذاشت و هر اثر او کامل کننده اثر قبلی شد. همین موضوع ایده اولیه برای انتشار سهگانه پوچی آلبر کامو شد. اگر طعم تلخ و شیرین فلسفه آلبر کامو نمک گیرتان کرده حتما سه گانه "پوچی بیگانه"، "کالیگولا" و "اسطوره سیزیف" را خواندهاید!
چیزی که باعث شده تا کتاب های آلبر کامو همیشه یک سر و گردن بالاتر از سایر کتب باشد نحوه پرداخت موضوعات است. موضوعاتی که همیشه دغدغه بشر بودهاند اما مورد بیتوجهی قرار گرفتهاند. مثل این سوال که آیا زندگی ارزش وقت گذاشتن را دارد؟ نتیجه زندگی در نهایت به این همه تلاش و سختی میارزد؟
البته این سوالات پیوسته در فلسفه معاد و توحید توسط انسان مورد پرسش قرار میگیرند. اما داستان از آنجایی شکل میگیرد که ذهن سوال پرور انسان پیشرفت کرده و سوالات مختلفی را مطرح میکند. سوالاتی که جهان پیرامون ما در برابر آن سکوت میکند! در همین لحظه پوچی در کتاب های آلبر کامو نظیر "بیگانه" زاده میشود.
ارائه راهکار به سبک آلبر کامو
نتیجه پوچی و پوچی و پوچی چیست؟ از دید آلبر کامو دنیای پوچ اطراف ما نباید ما را بدتر به پوچی بکشاند. که اگر چنین باشد مرگ و خودکشی عاقبت همه افرادی است که به نوعی بیهودگی در زندگی دچار میشوند. در عوض آلبر کامو برای جلوگیری از کشدار شدن این روند تلخ نسخه جالبی ارائه میکند.
اگر کتاب "بیگانه" را خوانده باشید متوجه نفوذ عمیق این دیدگاه نویسنده میشوید. کامو در این کتاب راهکار مناسبی برای مقابله با پوچی ارائه میدهد. از دید کامو خودکشی نوعی تسلیم و زانو زدن در برابر پوچی است. اگر قرار باشد تسلیم پوچی شویم چه عاید ما شده است؟
شاید به همین دلیل باشد که مطالعه کتاب های آلبر کامو در سنین حساس زندگی به همه توصیه میشود. آلبر کامو از دل پوچی به نقطه امید میرسد و مخاطب را به شیوه جادویی قانع میکند. این که با وجود درک درستی از پوچی، چرا آزادی و حیات ما قربانی خودکشی شود.
آثار رنگ به رنگ آلبر کامو در دنیای غریب امروز
کامو، عقیده داشت که انسانها در دنیایی بی معنی زندگی میکنند. همین مفهوم پوچی باعث میشد تا فلسفه نوشتار بسیاری از آثار آلبر کامو بر اساس نیستی باشد. با وجود این دیدگاه کامو هرگز دست از نوشتن نکشید و تا آخرین لحظات 46 سالگی فلسفه جهان بینی خود را به وسیله آثار منتقل کرد.
اگر به رمان خارجی علاقه دارید پس بیایید به معروف ترین رمان های که کامو که منتشر کرده است نگاهی بیندازیم. آلبر کامو در طول این سالها رمانهای زیادی منتشر کرد. پشت و رو، طاعون، بیگانه، عیش، سو تفاهم، حکومت نظامی و طاغی از آثار معروف این نویسنده هستند که در سالهای 1937 تا 1951 منتشر شدند. اگر قرار باشد ویترینی از پر فروشترین کتاب های آلبر کامو داشته باشیم، برخی از محبوبترین آثار این مبتکر به ترتیب انتشار عبارتند از:
سال 1938 جدیدترین اثر کامو روانه بازار شد. این اثر نشان داده آلبر کامو نمایشنامه نویس متبحری در دوره خود بوده است. موفق ترین نمایشنامه وی در واقع تعدادی نمایشنامه هستند که درون یک نمایشنامه جای گرفته اند. کالیگولا یک اثر فشرده و برداشت آزادی از نحوه حکمرانی در امپراطوری روم بوده که توسط سوتونیوس توصیف شده است.
راوی داستان، سوتونیوس، پس از مرگ خواهر و معشوقهاش به توصیف بخشهای مختلف نمایشنامه میپردازد. این موضوع مرگ و میر راوی را با نوعی پوچی درگیر میکند. همین فلسفه نیستی و بدشانسی انسان در این دنیا او را گریبانگیر داستان جذابی میکند.
شخصیت اصلی کتابهای آلبر کامو ریشه تاریخی قوی و مستندی داشتهاند. مثلا کالیگولا فردی است که قتل را نیز یکی از هنرهای زیبا به حساب میآورد و از اشخاص سیاه این داستان به شمار میرود. بنابراین فضای کالیگولا تیره و متفاوت است.
در تاریخ درباره کالیگولا زیاد میخوانید. گفته میشود کالیگولا با نام کامل گایوس ژولیوس سزار کالیگولا آگوستوس ژرمانیکوس سومین امپراتور روم میزیسته که در سالهای ۳۷ الی ۴۱ میلادی حکمرانی میکرد. او در میان رومیان به عنوان یک ولیعهد محبوب و سردار دلیر لشکر روم شناخته میشد و سلطنت با عدل و داد او بر این محبوبیت افزود.
محبوبیت کالیگولا موقتی بوده و بعد از چند ماه به خاطر مرگ خواهرش که با او ازدواج کرده است، دچار جنون میشود. همین موضوع داستان را به بیراهههای غیر قابل پیش بینی برای مخاطب میکشاند.
ابوالحسن نجفی مترجم این کتاب به زبان فارسی بوده است. بخشی از توضیحات روی جلد کتاب، کنکاش مفهوم پوچی را که در این کتاب صورت گرفته به خوبی به مخاطب نشان میدهد:
"دور و بر من هرچه هست دروغ است و من میخواهم که مردم با راستی زندگی کنند . وسیله آن را هم دارم تا آنها را وادارم که با راستی زندگی کنند؛ چون میدانم که آنها چه ندارند. آنها معرفت ندارند. معلمی میخواهند که بدانند چه میگوید. در سرتاسر امپراتوریِ روم تنها کسی که آزاد است منم. بروید و به روم اعلام کنید که عاقبت به موهبت آزادی رسیده است و با این آزادی آزمون بزرگی آغاز میشود."
"بیگانه" احتمالاً شناخته شده ترین رمان کامو به شمار میرود. موضوع داستان حول شخصیت اصلی یعنی مورسو، کارمند فرانسوی اهل الجزیره میچرخد که از دروغ گفتن امتناع می ورزد. مورسو روزی از طریق تلگرام متوجه مرگ مادرش میشود و در مراسم تشییع جنازه، خوردن قهوه و سیگار کشیدن او جلب توجه میکند.
بعدها که مورسو به اتهام قتل یک مرد عرب تحت تعقیب قرار میگیرد تمام رفتارهایش در مراسم تشییع جنازه علیه او استفاده میشود. همان طور که میبینید داستانهای ساده سوژه کتابهای آلبر کامو قرار گرفتهاند!
درباره شخصیت شناسی مورسو دیدگاههای متفاوتی منتشر شده است. برخی معتقدند مورسر نمی تواند هیچ یک از جوابهای مرسوم به سوالات زندگی و چگونگی روند حاکم بر دنیا را بپذیرد. از آنجایی که روند دنیا در عصر اخیر با دورویی و نیرنگ همراه بوده مورسو هم با این دورنگی وارد جنگ میشود.
مورسو از دید انسانی فردی آزاده و درستکار به نظر میرسد. او نمیتواند فساد سیستم دولتی، روابط و پارتی بازی حکومتی را بپذیرد. انگار که مورسو در دنیایی جداگانه زندگی کرده و با ورود به زمین، از دغدغههای دروغین و ریاکاری مردم گلایه دارد.
آن چه که کتابهای آلبر کامو را جذابتر میکند لحن نویسنده در شروع و پایان بندی داستان است. جسارت او دقیقا از آن جایی شروع میشود که با بیتفاوتی کامل مرگ مادرش را به مخاطب گزارش میکند. همین موضوع مقدمه پوچ گرایی است که کامو با ظرافت هر چه بیشتر در قالب این کتاب روایت کرده است.
این بیتفاوتی نویسنده در پاراگرافی به یاد ماندنی از کتاب به خوبی به تصویر کشیده میشود:
"یاد داستانی میافتادم که مامان راجع به پدرم تعریف میکرد. پدرم را هیچوقت ندیده بودم. شاید تنها چیزی که راجع به پدرم میدانستم همان داستانی بود که مامان برایم دوباره و دوباره تعریف میکرد: رفته بود تماشای اعدام یک قاتل. از همان فکر رفتن حال تهوع پیدا کرده بود. اما به هر شکل رفته بود. وقتی برگشته بود نصف روز بالا میآورد. آنوقتها یادم میآید که کمی از پدرم حالم به هم میخورد. اما حالا میفهمم؛ کاملا طبیعی بود. نمیدانم چهطور قبلا متوجه نبودم که هیچچیز مهمتر از اعدام نیست و در واقع اعدام تنها چیزی است که آدم باید با توجه دنبالش کند! اگر روزی روزگاری میتوانستم از این زندان بیرون بیایم میرفتم و هر اعدامی را تماشا میکردم."
سه گانه پوچی کامو را خواندهاید؟ هسته اصلی پوچی در رساله بلندبالای افسانه سیزیف آلبر کامو نهایت هنرنمایی او بوده است. او میخواهد بداند آیا بدون وجود خدا میتوان ارزشهای معناداری در این جهان یافت یا نه. جالبتر این که در کتابهای آلبر کامو هر چند که برای پاسخ به این سوال تلاش زیادی به کاربرده شده، اما همه آنها به بیراهه ختم شدهاند.
کامو با نتیجه گیری از پوچی بی پایانی که در زندگی جریان دارد توانسته تمام تلاش خود را برای اثبات پوچی در دنیا زیر سوال ببرد. به زبان دیگر افسانه سیزیف که اغلب به عنوان رساله ای فلسفی اشتباه گرفته میشود، کشف تجربه پوچی یک انسان است.
اما اسامی مختلف کتابهای کامو همیشه سوال برانگیز بودهاند؛ سیزیف، کالیگولا و ... سیزیف قهرمانی در تاریخ یونان بوده است. در اساطیر یونان سیزیف بهخاطر فاشکردن راز خدایگان محکوم شد تا این که تخته سنگی را به دوش میگیرد و تا کوه میبرد. اما همین که به قله رسید، سنگ به پایین میغلتد و سیزیف باید دوباره این کار را انجام دهد.
این داستان عبرت آموز آن هم وقتی که از زبان کامو و در قالب یکی از کتابهای آلبر کامو روایت میشود قطعا ارزش خواندن دارد. شروع تاثیرگذار این داستان، خوانندگان را به یاد آثار دیگر کامو نظیر "بیگانه" میاندازد:
"تنها یک مسئله فلسفی واقعاً جدی وجود دارد و آن هم خودکشی است. تشخیص این که آیا زندگی ارزش زیستن دارد یا نه، که در واقع بنیادی ترین سوال فلسفی است. باقی چیزها، مثلاً این که جهان دارای سه بعد و عقل دارای نه یا دوازده مقوله است، مسائل بعدی و دست دوم را تشکیل میدهند."
این کتاب با عنوان "قصد متقابل" در فرانسه نیز شناخته میشود. داستان زندگی مرد ثروتمندی را روایت میکند که به خانه خود در چکسلواکی برمیگردد. او در برگشت متوجه میشود مادر و خواهرش مهمانسرایی را برای مدیریت مخارج مدیریت میکنند که در آن تاجران را به قتل میرسانند.
در این میان پسر این خانواده که از کودکی از آنها جدا شده، تصمیم میگیرد خودش را به آنها بشناساند. به دنبال همین اقدام او داستانهای جالبی شکل میگیرند.
نکته جالب داستان افشای هویت شخصیت اول به صورت غیرمستقیم به مادر و خواهرش است. همین موضوع باعث میشود تا مادر و خواهر درگیر جنایتی با همکاری یکی از اعضای دیگر این خانواده یعنی پسر یا برادرشان شوند!
اهداف کامو در نگارش این نمایشنامه ارزشمند است. او با این داستان خطر فردگرایی افراطی و سو برداشتهای شخصی را به ما گوشزد میکند.
طاعون از دیگر کتابهای آلبر کامو بوده که بر اساس نظریه اگزیستانسیالیسم نگاشته شده است. اگزیستانسیالیستها معتقدند زندگی بیمعناست؛ مگر اینکه شخص به آن معنا دهد.
بعضی مواقع اگزیستانسیالیسم با پوچگرایی اشتباه گرفته میشود. پوچگرایان معتقدند زندگی هدف و معنایی ندارد؛ درحالیکه عقیده هستیگرایان بر این است که انسان خودش باید به زندگی معنا ببخشد. با وجود این که آلبر کامو متفکر مکتب اگزیستانسیالیسم شناخته میشود اما خودش همیشه این دیدگاه را رد میکند!
آلبر کامو کتاب طاعون را در سال ۱۹۴۷ نوشت و هرگز تصور نمیکرد تا این حد محبوب و شناخته شود. این اثر آنقدر به حالوهوای امروز ما نزدیک است که هنگام خواندن کتاب احساس میکنید در لحظه به لحظه آن حضور داشتهاید!
سیر داستانی طاعون آرام بوده و با گذشت زمان نشانههای ترسناک و مرموز یک بیماری در کتاب آشکار میشود. چهرهی طاعونزده شهر و قرنطینه شدن آن باعث عکسالعملهای جالبی از طرف مردم شهر میشود. وقتی که به ساختار کتاب دقت میکنیم کم کم باورمان میشود که کامو اکنون هم عصر ما بوده و شاهد اتفاقات این دوره است. به همین دلیل است که با این دقت و ریزبینی وقایع را در " طاعون" روایت کرده است!
کتابهای آلبر کامو در قلب جریانهای روزمره پدید آمدهاند. هیچ داستان فراواقع گرایی و ناملموسی در این کتب وجود ندارد. کامو با دل و جانش موضوعاتی از قبیل حکومت نظامی را لمس کرده و در نمایشنامهاش با ما به اشتراک میگذارد!
داستان از حکومت نظامی که در شهر کادیز اسپانیا برقرار شده آغاز میشود. هدف از این حکومت نظامی کنترل جریان طاعونی است که در شهر شیوع پیدا کرده است. به مرور طاعون بر شهر مسلط و باعث مرگ افراد زیادی میشود. منتقدان طاعون را تمثیل تمامیت خواهی و مرگ را خدمتکار وفادار او میدانند.
در بخش دوم کتاب حکومت نظامی میبینیم و شخصیت اول تلاش می کند تا مقاومت را سازماندهی کند اما این کوشش با شکست مواجه میشود. در قسمت سوم ما شاهد پایداری موثری هستیم و مرگ کتاب خود را تسلیم مردمی میکند که مشتاقانه اسامی افرادی را که دوست ندارند خط میزنند!
روایت استعاره گونه در کتابهای آلبر کامو بینظیر است. مثلا در "حکومت نظامی"، طاعون و فرمانروایی آن بر شهر اشاره نویسنده به جنگ داخلی اسپانیا است.
تنها اثری که در فقدان آلبر کامو و در عین حال با شکوه تمام رونمایی شد، کتاب "مرگ خوش" اثر این نویسنده خوش فکر است. گفته میشود کامو بعد از نوشتن این کتاب، انگیزه کافی برای نگارش " بیگانه" را پیدا کرده است. بخشی از این کتاب به عنوان نقل قول انگیزشی ممکن است بارها و بارها به گوشتان خورده باشد:
"کاترین! هیچ وقت تسلیم نشو. خیلی چیزها را در درونت داری و نجیبترین آنها احساسِ خوشبختی است. فقط منتظر مردی نباش که با تو سازگاری داشته باشد. این اشتباهی است که خیلی از زنها مرتکب میشوند. تو خودت خوشبختی رو پیدا کن!"
داستان کتاب در ادامه زندگی مورسو، شخصیت اصلی "بیگانه" شکل میگیرد که مرد افلیجی را با رضایت خودش به قتل میرساند. هدف او از این کار تصاحب اموال مقتول بوده است. حالا مورسو که پول زیادی به دست آورده برای گذران ادامه زندگی به ایتالیا سفر میکند و ...
سخن آخر
ساده نویسی و انتخاب سوژههای ملموس از دل جامعه سبک کتاب های آلبر کامو را شکل میدهند. شاید از بین آثار وی "بیگانه" و "طاعون" خوانندگان بیشتری داشتهاند. اما با توجه به دغدغههای اجتماعی کامو و آینده نگری او به نظر میرسد جای سایر کتب این نویسنده در کتخانهها خالی باشد.
برخی "سقوط"، "مرگ خوش" و "سوء تفاهم" آلبر کامو را از شاهکارهای مهجور این نویسنده میدانند. شما چه فکر میکنید؟ تا به حال کدام یک از آثار این نویسنده مردمی را خواندهاید؟ فکر میکنید این کتاب چه تاثیری بر شکل گیری هویت و افکارتان داشته است؟
دیدگاهتان را بنویسید