درگیری با کلیشههایی که حاصل فرهنگ و عرف جامعه هستند بالاخره روی همه ما را وادار به خرید کتاب زندگی خود را طراحی کنید میکند. درباره این اثر فاخر، سرشناس و غنی چه میدانید؟
در زندگی خیلی از موانع چه به صورت فیزیکی و چه روانی ما را از پیشرفت بازمیدارند. همین که فکر کنیم سنی از ما گذشته و وقت انجام فلان کار نیست یا با افکار منفی خودمان را از رسیدن به ایده آلها منع کنیم و ...
کتاب زندگی خود را طراحی کنید یکی از پرفروشترین کتابهای سال ۲۰۱۶ میلادی در آمریکا است. شاید در نگاه اول فکر کنید قرار است با جملات قلمبه سلمبه ادبی دست به گریبان شوید. یا شاید فکر کنید قرار است به سبک سخنرانیهای انگیزشی ذهنتان با این کتاب از کلیشهها لبریز شود. اما زود قضاوت نکنید!
فرقی نمیکند این کتاب را خوانده باشید یا حتی اسم آن را هم نشنیده باشید. این مطلب نقد و مروری بر آموزههای پیدا و پنهان این کتاب پرطرفدار است. همراه ما باشید.
نقد و بررسی کتاب "زندگی خود را طراحی کنید"
این کتاب نه یک اثر روانشناسی بلکه ابزاری برای تصمیم گیری، انتخاب راه درست و نوعی راهنمایی شغلی به شمار میرود. نوجوانان، جوانان و تمام بزرگسالان میتوانند از رهنمودهای این کتاب استفاده کنند.
شرح محصول:
- 259 صفحه
- نویسندگان: بیل برنت، دیو اوانز
- مترجم: سیمین موحود
- مناسب برای بزرگسالان
درباره کتاب زندگی خود را طراحی کنید چه میدانید؟
نویسندگان کتاب زندگی خود را طراحی کنید، بیل بورنت و دیوید ایوانس، دو تن از اساتید دانشگاه استنفورد هستند. این کتاب در 11 فصل نوشته شده است. هر فصل با روایت یک داستان شروع و سپس نکات مهمی در قالب پیام به خواننده ارائه میشود.
نویسندگان این کتاب جذاب و پرفروش نه دو نویسنده معمولی، بلکه کارآفرین و طراح یک مرکز انگیزشی هنری در آمریکا هستند. بیل بورنت و دیوید ایوانس تجربههای متنوعی در زمینه طراحی داشتهاند. به نظر میرسد روند طراحی و شکل گیری شرکتهای اپل و انواع مشابه آن الهام بخش نوشتن این کتاب بوده است. اما محتوا اصلی این اثر چیست؟
اولین بار زمانی که قصد خرید کتاب "زندگی خود را طراحی کنید" را دارید ممکن است تصور کنید این اثر یک کتاب روانشناسی یا خودسازی است. با این حال هدف نویسندگان از نوشتن این کتاب آموزش هنر حل مسئله به تمام کسانی است که میان آرزوها و موانع رو به روی خود گرفتار شدهاند.
برای آشنایی بیشتر با این اثر بد نیست ابتدا فصول آن را مرور کنیم:
- از جایی که هستید شروع کنید
- ساخت جهت یاب
- راهیابی
- رهایی از دام مشکلات
- زندگی های متعدد خود را طراحی کنید
- ساخت نمونه آزمایشی
- چگونه بیکار می مانیم
- شغل رویایی خود را طراحی کنید
- انتخاب شادی
- ایمنی شکست
- فعالیت تیمی
بعد از خرید کتاب زندگی خود را طراحی کنید متوجه میشوید قرار است درباره تفکر خلاقانه و مسیر شکل گیری آن در این کتاب بخوانید. این کتاب به ما یاد میدهد چگونه تفکر طراحانه باعث میشود خودمان را با آرزوها تطبیق داده و مسیر زندگی را بر اساس آن طراحی کنیم.
این کتاب لحن متفاوتی نسبت به سایر آثاری دارد که تا کنون خواندهاید. بنابراین قرار نیست در این اثر به شما نکاتی دیکته شود و شما هم سعی کنید آنها را کاملا مشابه بنویسید! بلکه قرار است شما به یک تفکر مولد تبدیل شوید!
از این رو در بخشهای مختلف کتاب به جملاتی با این مضمون بر میخوریم:
"اهمیتی ندارد چه کسی بوده اید و کجا هستید، برای زندگی خود چه کار کرده اید و می کنید، چقدر جوان یا مسن هستید. شما می توانید از همان تفکری استفاده کنید که شگفت انگیزترین تکنولوژیها، محصولات و فضاها را به وجود آورد تا حرفه شغلی و زندگی خود را طراحی کنید. زندگی که موفقیت آمیز و لذت بخش باشد به طور دائمی در آن خلاقیت و بهرهوری موجود است."
سبک روایت موضوعات در کتاب زندگی خود را طراحی کنید
یکی از مواردی که باعث شده این اثر به یکی از محصولات پرفروش آمریکا تبدیل شود شیوه روایت نویسندگان است. انگار که نویسندگان تلخی و شیرینی مسیر رسیدن به موفقیت و اهداف را چشیدهاند و نسخه عملیتری برای مخاطبان خود دارند!
در این کتاب ابتدا در هر فصل به موضوعاتی پرداخته میشود و هر موضوع با یک روایت یا مثال کلید میخورد. مثلا یکی از بخشهای کتاب با این مقدمه کلید خورده است:
" به اطراف خود نگاه کنید. به دفتر کار و یا خانه، صندلی که روی آن نشسته اید، تبلت و یا تلفن هوشمندی که ممکن است در دست شما باشند نگاه کنید. تمام چیزهایی که در پیرامون ماست توسط کسی طراحی شده است. هر طراحی با یک مشکل آغاز شده که یک طراح یا یک تیم طراحی به دنبال حل آن بودهاند."
با خرید کتاب زندگی خود را طراحی کنید متوجه تفاوت این شیوه روایت با سایر آثار مشابه خواهید شد. بعد از این که نویسنده به طرح مشکل میپردازد و برای مخاطب فضاسازی میکند به سراغ راهکار میرود. مثلا در بخشی که نویسندگان درباره هدف گذاری یا تغییر هدف در زندگی صحبت میکنند، نکات کلیدی را در یک کادر جداگانه به ما نشان میدهند:
" تغییر نگرش نسبت به سوال "وقتی بزرگ شوید می خواهید چه کاره شوید؟" این گونه است:
می خواهید به چه کسی و یا چه چیزی رشد پیدا کنید کل زندگی رشد و تغییر است. زندگی ایستا نیست. زندگی مقصد نیست. زندگی این نیست که یک بار برای همیشه به یک سوال پاسخ دهیم و بعد بگوییم که آن تمام شده است. هیچ کس واقعا نمیداند که میخواهد چه باشد؛ حتی کسانی که تصمیم گرفتهاند دکتر، وکیل و یا مهندس شوند. همه اینها تنها مقاصد مبهمی در مسیر زندگی است."
مرور موشکافانه موضوعات کتاب "زندگی خود را طراحی کنید"
همان طور که گفتیم بخشهای مختلف این کتاب در 11 فصل مجزا نگارش شدهاند. اما این فصل بندی کاملا هوشمندانه و به صورت پلهای نوشته است. در واقع نویسندگان تمام آن چه که در ذهن داشتند را از پایه تا مرحله آخر به تفصیل روی کاغذ آوردهاند.
فصل اول: از جایی که هستید شروع کنید!
اگر به فکر خرید کتاب زندگی خود را طراحی کنید هستید، مروری بر فصل اول این کتاب شما را بیش از پیش بابت خرید وسوسه میکند!
بیل بورنت و دیوید ایوانس سعی دارند مشکل را از همان جایی که قرار داریم حل کنند و ما را به اهداف نزدیک کنند. بنابراین دنیایی که در کتاب توصیف میشود یک دنیای ایده آل و دور از دسترس نیست. نویسندگان اصرار دارند که برای شروع هر حرکتی ابتدا باید موقعیت فعلی را بپذیریم و سپس مشکلات آن را حل کنیم.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
"بسیاری از ما فکر میکنیم یک زندگی ایده آل برای ما وجود دارد و ما باید به سمت همان حرکت کنیم. بنابراین بر سر دوراهیها خود را با این سوال مواجه میبینیم که کدام یک از این راهها به آن زندگی ایده آل که در انتظار من است منتهی میشود؟"
همین موضوع باعث میشود تا نویسنده روی مشکلات گرانشی کار کند و بگوید قرار نیست ما بر گرانش غلبه کنیم؛ اگرچه گرانش وجود دارد و میتوان بر آنها غلبه هم کرد. چنانکه هواپیماها و موشکها و مراکز فضایی این کار را کردهاند!
اما از دیدگاه نویسنده حل مشکلات در زندگی نه غلبه بر گرانش بلکه کسب تجربه بهتر از وزن داشتن روی زمین است!
فصل دوم: ساخت جهت یاب
در بخش دوم نویسندگان سعی دارند چشمان ما را رو به حقایقی که به دنبال آنها هستیم بازتر کنند. در واقع با این فصل میفهمیم که واقعا هدف ما از دویدن و تلاش کردن در زندگی چیست. نویسندگان در این فصل سعی دارند به نحوی بین فعالیت روزمره و میزان رضایت ما از زندگی ارتباط برقرار کنند. اما آیا خواننده هم میتواند این ارتباط درست را تحلیل کند؟
در بخشی از این کتاب درباره جهت یابی در مسیر زندگی میخوانیم:
" زندگی فراتر از چک حقوق و عملکرد کاری است. همه ما باید بدانیم که برای کسی مهم هستیم. همه ما باید بدانیم که کار ما به پیشرفت دنیا کمک میکند. همه ما میخواهیم بدانیم که به بهترین وجه ممکن با بیشترین هدف و معنای ممکن عشق می ورزیم، زندگی میکنیم و این که ما با لذت این کار را انجام میدهیم".
فصل سوم: مسیریابی
در فصل سوم و حالا که رویکردهای شما مشخص شده باید یک مسیر درست را گزینش و انتخاب کنید. این مسیر به شما برای رسیدن به اهداف و آرزوهایتان کمک میکند.
اگر قصد خرید کتاب زندگی خود را طراحی کنید را دارید حتما به همراه آن دفترچه یادداشت داشته باشید! در این فصل میآموزید که هر چه به شما انرژی میدهد را باید یادداشت کنید و به خاطر بسپارید!
فصل چهارم: رفع مشکلات
در این فصل میآموزید طراحی زندگی مسیری به سمت جلو است. بنابراین نویسنده پیشنهاد میکند تا به صورت خلاصه ایدههایتان را مرور و آنها را یادآوری کنید. به کار گرفتن ایده جدید و عملی کردن آن ترفند مناسبی برای رفع مشکلات و رهایی از موانع است.
فصل پنجم: زندگی چند بعدی بسازید!
تفاوت رویکرد بیل بورنت و دیوید ایوانس در نگارش این کتاب به خوبی در فصل پنجم مشخص میشود. نویسنده در این کتاب افراد چند شخصیتی را میستاید و از این که هر فرد سعی کند چند زندگی داشته باشد استقبال میکند!
اما منظور از چند زندگی چند ایدهای است که ممکن است خودتان را در لباس آنها تصور کنید.
فصل ششم: نمونه آزمایشی
برای شروع هر کاری ایدهها مناسب هستند؛ اما کافی نیستند. مثلا همین که شما با خرید کتاب زندگی خود را طراحی کنید قصد تغییر مسیر زندگی خود را دارید به نظر ایده آل است. اما برای رسیدن به موفقیت کفایت نمیکند!
نویسنده در فصل ششم سعی دارد مخاطب را به ساخت نمونه آزمایشی در ابعاد محدود تشویق کند.
فصل هفتم: بیکار نماندن
فصل هفتم راهنما کاملی برای شروع یک فعالیت یا شغل است. در این فصل نویسندگان سعی دارند به ما نشان دهند قرار نیست همه مشاغل ایده آل ما باشند. اما میتوانیم با همان نمونههای آزمایشی به بهتر شدن شغلمان کمک کنیم.
فصل هشتم: طراحی شغل رویایی
برای آن دسته از افرادی که هنوز فرصت شغلی متناسب با توانمندی خود پیدا نکردند این فصل بسیار کمک کننده خواهد بود. نویسندگان سعی دارند راههای جستجو شغل جدید و کشف موقعیتهای مناسب را به مخاطب نشان دهند.
فصل نهم: شاد بودن
در این فصل نویسنده به شما نشان میدهد چقدر اهداف شما ممکن است از فصل اول تا به این لحظه تغییر کرده باشد. در واقع تمام تلاش این کتاب این است که مسیرهای ما در زندگی منجر به شاد زیستن و شاد بودن شوند. فکر میکنید راهی که در آن قرار دارید تا چه اندازه شما را به این میزان از شادی نزدیک کرده است؟
فصل دهم: ایمنی شکست
در فصل دهم یاد میگیریم که شکست پیش نیاز موفقیت است. اما این تئوری تکراری به طعم جدیدی در این کتاب به ما ارائه میشود. نویسندگان سعی دارند از شکست به عنوان یک حاشیه امن و ایمن برای رسیدن به موفقیت یاد کنند. ضمن این که هیچ کسی مصون از شکست و اشتباه نیست.
فصل یازدهم: همکاری با دیگران برای موفقیت
در نهایت نویسندگان یادآوری میکنند که اگر در رسیدن به موفقیت تا کنون ناکام ماندهاید، از همکاری و کمک دیگران غافل نباشید.
سخن آخر:
با خرید کتاب زندگی خود را طراحی کنید نه یک اثر، بلکه یک ابزار عملیاتی برای حل مسائل زندگی در اختیار دارید. این کتاب راهکارهای انگیزشی را با سبک متفاوت و راهکارهای واقعی ارائه میدهد. نظر شما درباره کتاب زندگی خود را طراحی کنید به عنوان پرفروشترین اثر سال 2016 آمریکا چیست؟
دیدگاهتان را بنویسید